http://www.iranpl.ir/Portal/home/?news/446010/446285/758404/
یادداشت شفاهی کتابدار (11)
کتابخانه در روستا یعنی فرهنگسرایی کوچک برای کاشت آرزوهای بزرگ
تجربه کتابداری در کتابخانههای روستایی تجربهای بسیار متفاوتتر و ویژه محسوب میشود؛ از جهاتی آسان و از جهاتی دیگر دشوار است.
روستایی صمیمی با مردمانی آشنا؛ هوای گرم و گاهی شرجی با چهرههایی بیپیرایه و مهربان؛ کتابخانهای کوچک و بیادعا و اعضایی از جنس صفا و جستجوگر. اینها میتواند ویژگیهای مشترک بسیاری از کتابخانههای روستایی در نقاط مختلف کشور باشد. فرقی نمیکند کتابخانه در روستایی شمالی باشد یا روستایی جنوبی؛ کوچک باشد یا محدود؛ قالب اعضایش کودک باشند یا بزرگسال؛ مهم این است کتابخانه در روستا یعنی فرهنگسرایی کوچک برای کاشت آرزوهای بزرگ.
تجربه کتابداری در کتابخانههای روستایی تجربهای بسیار متفاوتتر و ویژه محسوب میشود؛ از جهاتی آسان و از جهاتی دیگر دشوار است. اینکه اعضای کتابخانه را به طور کامل بشناسی و حتی از نزدیک با خانوادههایشان آشنا باشی میتواند بیبدیلترین یاریرسان در مواجهه با اعضاء برای یک کتابدار روستایی باشد.
سال 1395 را باید نقطه عطفی برای کتابخانه روستایی شهدای محراب دانست. تقدیر در جشنواره روستاهای دوستدار کتاب و انتخاب نگارنده به عنوان یکی از کتابداران برگزیده کشور در مراسم روز «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» نهاد توفیقاتی بود که باعث دلگرمی و هیجان منحصر به فردی حتی در میان اعضای کودک کتابخانه شد. دیدن تصاویر و اخبار این موفقیتهای از شبکه استانی سیما این تصور را در میان آنها ایجاد کرده بود که کتابخانه جهانی شده و این گمان آنها را در شادمانی مضاعفی فرو برده بود. از آنجایی که آنها کتابخانه را برای خودشان میدانستند، کسب این موفقیتها به شدت باعث خوشحالیشان شده بود.
یکی از عوامل مهم شکوفایی کتابخانه ما در سالی که گذشت بیتردید به تنوع برنامههای فرهنگی به نسبت سالهای گذشته برمیگردد. از سوی دیگر کیفیت منابع کتابخانه نیز ارتقای تاثیرگذاری یافت و دورههای آموزشی ویژه کتابداران نیز باعث تبادل اطلاعات و تجربیات با سایر همکاران کتابدار در شهرها و استانهای دیگر شد.
در کنار کلاسهای آموزش قصهگویی ویژه مادران؛ اردوهای فرهنگی کتابخانه یکی از پرطرفدارترین برنامههای سال 95 بود. در این اردوها که با همکاری فرمانداری برگزار میشد اعضای کتابخانه همگی به سراغ مسنترین کتابخوان روستا میرفتند و پای خاطرات و تجارب او از کتاب و کتابخوانی می نشستند. قصهگویی و جمعخوانی از دیگر بخشهای این دیدارهای خاطرهانگیز بود.
نمیشود کتاب مهمترین بخش کاریات باشد و قسمت زیادی از زمان روزانهات را پیرامون آن بگذرانی اما خودت یک کتابخوان نباشی. من هم از این قاعده مستثنی نیستم و تقریباً همیشه کتاب برای خواندن دارم. «جانستان کابلستان» نوشته رضا امیرخانی که از قضا یکی از کتابهای طرح کتابخوان ماه نیز بود پیشنهاد ویژه من برای مطالعه در این روزهای بهاری است. امیرخانی در این کتاب سفرنامهای نوشته است که مملو از تمام آن چیزهایی که در مورد افغانستان نمیدانستیم. جزئیاتی بکر به همراه ویژگیهای جالب و خواندنی اجتماعی مردم این کشور آنهم با نثری شیوا و بسیار خوب که باعث میشود این کتاب یک انتخاب بسیار خوب برای هر علاقهمند به کتاب باشد.
هر کدام از ما کتابداران نمایندگان نهاد در استانها، شهرها و روستاهایمان هستیم. بر ماست که زیباییهای این شغل را به طور کامل به همه نشان بدهیم و خدمتگزارانی باشیم همراه با پویندگان کتاب و کتابخوانی.
مریم داوری
کتابخانه عمومی شهدای محراب روستای محمد صالحی گناوه
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 9:30 توسط مسئول کتابخانه: داوری |
کتابخانه شهدای محراب روستای محمدصالحی...
ما را در سایت کتابخانه شهدای محراب روستای محمدصالحی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : libms88o بازدید : 22 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 7:03